دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار
دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار

من رویا می بافم!

من رویا می بافم!
تو موهایت را..
تو به موهایت گل سر جدید میبندی!
من در رویایم اتفاق جدید میسازم!
میبینی...
من و موهات و گل سرت یک جاهایی با هم مسئله داریم!

حامد نیازی

همان طور که دیروز

همان طور که دیروز
سیگارم
هفته ی قبل
خودکارم
و ماه پیش
آن کتابچه ی شعر شاملو را پیدا کردم
تو را هم خواهم یافت
فقط امیدوارم حوصله داشته باشی
گوش هایت
حرف های یک عمر بیخوابی را
به زبان من بدهکار است!

علی سلطانی

چه کنیم...؟!

‌خستگی را
آغوشِ تو در می کند...
وقتی نیستی
عجالتاً
چای می خوریم
چه کنیم...؟!


علیرضا روشن

بعضی از آدما

بعضی از آدما به دنیا میان تا خوشبخت بشن
بعضی هم به دنیا میان تا شب رو ادامه بدن!

Dead Man (1995)
Director: Jim Jarmusch

خسته ام...خسته!

خسته ام...
از مصلحت های اجباری،
از تظاهر های توخالی...
ازقربان صدقه رفتن های مفت،
از...از...خسته ام...
از این بریدن و دوختن هایِ روزگار،
لباسِ صبوریم بدجور تنگ شده،
خسته ام...خسته!

فقط باید سوزاند...!

با خودم نشسته ام
و داغ داغ
چای می نوشم
دهانی را که "دوستت دارم" گفت و نبوسیدی
فقط باید سوزاند...!

دلم تنگ می‌شود گاهی

دلم تنگ می‌شود گاهی
برای یک دوستت دارم ِ ساده
دو فنجان قهوه‌ی تلخ
سه روز تعطیلی در زمستان
چهار خنده ی بلند
و پنج انگشت ِدوست داشتنی

مصطفی مستور

پارادوکس

پارادوکس یعنی؛
ندارمت و گاهی
فکر از دست دادنت
دیوانه ام می کند...!

بزرگترین گناه

بزرگترین گناهی را که یک انسان می تواند مرتکب شود...مرتکب شده ام!
خوشبخت نبوده ام...!

 خورخه لوئیس بورخس

قرار نیست

هر آدمی قرار نیست،
یه قسمتی از آینده ی تو باشه،
بعضی از آدما میان تا فقط درسهایی
تو زندگیت باشن