دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار
دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار

من بودم

تنها پیاله ى خالى میداند
آن جرعه ى ناگوار
در گلوى کوچه
پشت سر مسافرى که دیگر برنگشت؛
"من بودم"

باران حجتى

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد