دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار
دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار

جا مانده است

جا مانده است 

چیزی جایی

که هیچ گاه دیگر 

هیچ چیز 

جایش را پر نخواهد کرد 

نه موهای سیاه و

نه دندانهای سفید.


حسین پناهی

کاشفان کوچه‌ی بن‌بست

ما
کاشفان کوچه‌ی بن‌بستیم
حرف‌های خسته‌ام داریم
این بار
پیامبری بفرست
که تنها گوش کند


گروس عبدالملکیان

قبل از غروب

تنها بودن خیلی بهتر از اینه که کنار کسی نشسته باشی که دوست داره ولی باز هم حس کنی که تنهایی

قبل از غروب Before sunset

آخرین پرنده

آخرین پرنده را هم رها کرده ام
اما هنوز غمگینم
چیزی
در این قفس خالی هست
که آزاد نمی شود..

گروس عبدالملکیان

پـــــــــــا نگرفت. . . .

از همان روزی که
پایت را
از زندگی‌ام پس کشیدی؛
زندگی‌ام دیگر
پـــــــــــا نگرفت. . . .

نصایح

از مکالمه و پرگویی بیجا نجات پیدا خواهید کرد، اگر به خاطر بیاورید که مردم هرگز نصایح شما را قبول نمی کنند، مگر اینکه وکیل مدافع و یا دکتر باشید و آنها برای شنیدن صحبت های شما پول خرج کرده باشند.

جرج برنارد شاو