دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار
دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار

اصلا فکرش را می‌کردی

اصلا فکرش را می‌کردی
با انگیزه عاشق شویم
بی‌اندازه دل ببندیم
هوای حال‌مان این‌گونه بی‌تاب شود
نیمی حال‌خوب و نیمی دلهره
بچسبد به مغز استخوان‌مان
دلم‌مان گیر بیفتد
و شب‌ها بی لالایی خوابم‌مان نگیرد
تو دنیایم را زیر‌‌‌ و رو کنی و من...

راستی، من کجای قلب‌ت جا دارم
که اینطور زود به زود هوایم را می‌کنی
می دانی...
ساعتی‌ست از تو بی‌خبرم
و انگار نبض‌هایم نمی‌زنند
بیا و بنشین رو‌به‌روی چشم‌هایم
بیا که می‌خواهم بودن‌ت را ابدی کنم

شیما سبحانی
خیال بافی‌ها

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد