دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار
دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار

تو از این سفرها خبر نداری…

تو خبر نداشتی!
مخفیانه به شهر آمدم،
تمام نشانه های تو را بوسیدم،
جای پاهایت گل های سوخته گذاشتم،
شمعی کنار اتاقت روشن کردم
و به ابدیت برگشتم!
تو از این سفرها خبر نداری…

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد