دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار
دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار

دوستیهای واقعی...


شبی که بارون شدیدی می بارید،
"پرویز شاپور" از "احمد شاملو"پرسید : چرا اینقدر عجله داری؟!
شاملو گفت: می ترسم به آخرین اتوبوس نرسم.
شاپور گفت: من می رسونمت .
شاملو پرسید: مگه ماشین داری؟
شاپور ﮔﻔﺖ:نه، اما چتر دارم! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد