دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار
دیالوگ

دیالوگ

کامبیز رستگار

دکه روزنامه فروشی

روزی با دوستم از کنار دکه روزنامه فروشی. رد می شدیم
دوستم روزنامه ای خرید و مودبانه از مرد روزنامه فروش تشکر کرد اما آن مرد هیچ پاسخی به تشکر او نداد!
همانطور که دور میشدیم به دوستم گفتم:"چه مرد عبوس و ترشرویی بود"
دوستم گفت او همیشه این طور است!
پرسیدم پس چرا تو به او احترام می گذاری؟!
دوستم با تعجب گفت"چراباید به او اجازه دهم که برای رفتار من تصمیم بگیرد؟!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد