-
چشم
جمعه 10 مهر 1394 00:11
درس زیاد می خواندم و هر جایی که برایم مهم بود با یک مداد زیرش خط می کشیدم "قانون اول نیوتن" همیشه یکی از سوال های امتحانی بود قانون جاذبه هم گفتم جاذبه یاد چشم های مادرم افتادم یاد چشم های بی بی یاد چشم های تو و چشم... عضو مهمی ست اگر نه زن ها اینقدر با دقت، رو به آینه زیرش با مداد خط نمی کشیدند!
-
چهل سالگی
یکشنبه 5 مهر 1394 19:12
همه ی جوان ها بالاخره یک روز عاشق می شوند ولی همه ی زندگی به همان عشق اول ختم نمی شود . معمولا آدم با عشق اولش ازدواج نمی کند ، حتی گاهی با او حرف هم نمی زند ، اما احساس قشنگی است که همیشه خاطرات آدم را شیرین می کند! علیرضا رئیسیان
-
کنارم نیستی_
چهارشنبه 1 مهر 1394 22:39
می شوم بیدار و می بینم کنارم نیستی_ حسرتت سر می گذارد بی تو بر بالین ِ من........... "حسین منزوی"
-
زندگی تمام شد...
سهشنبه 31 شهریور 1394 22:02
وقتی میتوانستم صحبت کنم ، گفتند: گوش کن... وقتی میتوانستم بازی کنم ، مرا کار کردن آموختند ... وقتی کاری پیدا کردم ، ازدواج کردم وقتی ازدواج کردم ، بچه ها آمدند وقتی آنها را درک کردم ، مرا ترک کردند...!! وقتی یاد گرفتم چگونه زندگی کنم ، زندگی تمام شد...
-
دوستیهای واقعی...
سهشنبه 31 شهریور 1394 20:52
شبی که بارون شدیدی می بارید، "پرویز شاپور" از "احمد شاملو"پرسید : چرا اینقدر عجله داری؟! شاملو گفت: می ترسم به آخرین اتوبوس نرسم. شاپور گفت: من می رسونمت . شاملو پرسید: مگه ماشین داری؟ شاپور ﮔﻔﺖ:نه، اما چتر دارم!
-
پاییز
سهشنبه 31 شهریور 1394 20:39
پاییز همیشه خیلی تصادفی از انتهای کوچه سمت چپ خیابان اول نه، خیابان دوم اولین چهارراه می آید... دقیقا از همانجایی که تو رفتی #محمدصادق یارحمیدی
-
«اسب های لنونگراف شبیه ما نیستند»
سهشنبه 31 شهریور 1394 20:37
ادوارد: میدونی فرق بین درد و رنج چیه؟ آنا: چه فرقی میکنه؟ وقتی دوتاشون بدن ادوارد: وقتایی که باهات حرف میزنم و حواست پیش یکی دیگه س، این میشه رنج! آنا: خب درد چیه اونوقت؟؟ ادوارد : که با این حال باز دوستت دارم! «اسب های لنونگراف شبیه ما نیستند» رابرت کیوساکی
-
آقای آرکادین
سهشنبه 31 شهریور 1394 20:35
اورسن ولز: خواب دیدم که تو یه قبرستون ام. تمام سنگ قبرها عجیب بود:مثلا متولد 1822 - وفات 1826 یا تولد 1930 - وفات 1934.... کلا فاصله بین تولد و مرگ خیلی کم بود. خیلی تعجب کردم.... تو قبرستون یه مردی بود. ازش پرسیدم: چطور مردم این روستا انقد زود میمیرند؟ بهم گفت: ما اینجا رو سنگ قبرها سن افراد رو نمینویسیم، ما مدت...
-
روان درمانی اگزیستانسیال
سهشنبه 31 شهریور 1394 20:30
هیج رابطه ای قادر به از میان بردن "تنهایی" نیست. هریک از ما در "هستی" تنهاییم. ولی میتوانیم در تنهایی یکدیگر شریک شویم. همان طور که "عشق" درد تنهایی را جبران میکند، اگر بتوانیم موقعیتهای "تنها" و "منفرد" خویش را درهستی بشناسیم و سرسختانه با آنها رویارو شویم، قادر...
-
گلستان سعدی
دوشنبه 30 شهریور 1394 19:30
پادشاهی قصد کشتن اسیری کرد. اسیر در آن حالت ناامیدی شاه را دشنام داد. شاه به یکی از وزرای خود گفت: او چه می گوید؟ وززیر گفت: به جان شما دعا می کند. شاه اسیر را بخشید. وزیر دیگری که در محضر شاه بود و با آن وزیر اول مخالفت داشت گفت: ای پادشاه آن اسیر به شما دشنام داد. پادشاه گفت: تو راست می گویی اما دروغ آن وزیر که جان...
-
پوست انداختن
دوشنبه 30 شهریور 1394 18:42
هستی آدمیزاد در نهایت یک راهپیمایی سخت و انفرادی است که برندهاش نه آدم تیزپاست و نه آدم شجاع یا حتی آدم مریض و وامانده بلکه آن کسی است که تصوری از عظمت احتمالی خودش دارد و آنقدر دلیر است که به خاطر آن عظمت زندگی کند. کارلوس فوئنتس / پوست انداختن
-
خداحافظ گاری کوپر
دوشنبه 30 شهریور 1394 18:41
یکی از احمقانه ترین فرمول های روانشناسی جدید این است که می گویند: علت میخواری معتادان این است که نمی توانند خود را با واقعیات سازگار کنند. خب آخر کسی که بتواند خود را با واقعیات سازگار کند که یک بی درد الدنگ است...! - خداحافظ گاری کوپر | رومن گاری | مترجم: سروش حبیبی
-
بدون سانسور
دوشنبه 30 شهریور 1394 18:41
می بوسمت بدون سانسور و می گذارمت تیتر درشت روزنامه آنجا که حروفش را بی پروا چیده اند و خبرهایش را محافظه کارانه و من همیشه زندگی را آسان گرفته ام عشق را سخت ... "نزار قبانی"
-
کتاب : اثر مرکب
شنبه 28 شهریور 1394 19:41
مردی به سرعت و چهارنعل با اسبش می تاخت.اینطور به نظر می رسید که به جای بسیار مهمی میرفت. مردی که کنار جاده ایستاده بود , فریاد زد : کجا می روی ؟ مرد اسب سوار جواب داد : نمی دانم از اسب بپرس ! این داستان زندگی خیلی از مردم است . آنها سوار بر عادتهایشان می تازند , بدون اینکه بدانند به کجا می روند . کتاب : اثر مرکب...
-
هیدروفیل
پنجشنبه 26 شهریور 1394 21:15
ون گوگ ، یک گوش کم داشت اما می شنید بتهوون ،هر دو گوش را داشت اما نمی شنید گوشی خدمتتون! راستی مهدوی کیا ، گوش چپ بود یا راست ؟ ای کاش، سردبیر ... ونگوگ بود ! اکبر اکسیر
-
میمون ها
پنجشنبه 26 شهریور 1394 21:11
بعد از نیوتن سیب های زیادی به زمین افتاد که هیچ کدام جاذبه نداشت استادان ریاضی در کرج باغ سیب خریدند اما افتادن سیب را نگرفتند! خدا رحمت کنه پدر میمونی که ، داروین رو کشف کرد . راستی اگر سیب نبود سیب وانت ، این همه گران نبود ، بود ؟! اکبر اکسیر
-
پوست مدرن
پنجشنبه 26 شهریور 1394 21:07
چه با نمک شده ام دیروز کهنه های پدرم رو می پوشیدم امروز کهنه های پسر ! مرا به نمکی بدهید و در ازای آن یک سطل زباله بگیرید راستی ، کی پست مدرن میشویم ؟ اکبر اکسیر
-
"مثل هیچ کس نیست"
پنجشنبه 26 شهریور 1394 21:06
نه از خودم فرار کرده ام نه از شما به جستجوی کسی رفته ام که "مثل هیچ کس نیست" نگران نباشید یا با او باز میگردم یا او بازم میگرداند تا مثل شما زندگی کنم. محمد علی بهمنی
-
خیاطِ
پنجشنبه 26 شهریور 1394 21:00
کاش خیاطِ بهتری بودی این تنهایی به تنم زار میزند و جیب هایش بزرگ تر از آن است که با دست هایِ من پر شود باید از فردا کمی بیشتر غصه بخورم...!
-
امید
یکشنبه 22 شهریور 1394 20:44
باید از هر خیال امیدی جست هر امیدی،خیال بود نخست نیما یوشیج
-
رشوه
شنبه 21 شهریور 1394 20:07
خاطره ها را رشوه میدهم به روزهایم تا از بی تو بودن صدایشان در نیاید! سهم “من” از “تو” عشق نیست ، ذوق نیست ، اشتیاق نیست همان دلتنگی بی پایانی است که روزها دیوانه ام می کند!
-
Cinema Paradiso - Giuseppe Tornatore
شنبه 21 شهریور 1394 19:56
آلفردو : خسته شدی پدر ؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک میکنه ولی موقع برگشتن خدا فقط نگاه میکنه.
-
تکرار خاطرات
جمعه 20 شهریور 1394 10:57
تکرار مسواک زدن در همه شبها ، دندانها را سفید میکند و تکرار خاطرات در همه شبها ، موها را . . . ﮔـــﺎﻫﯽ ﻋﻤﺮ ﺗﻠﻒ می شوﺩ ؛ ﺑﻪ ﭘـــﺎﯼ ﯾﮏ ﺍﺣﺴﺎﺱ .… ﮔـــﺎﻫﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﻠﻒ می شود ؛ ﺑﻪ ﭘـــﺎﯼ ﻋﻤﺮ ! ﻭ ﭼﻪ ﻋـــﺬﺍﺑﯽ می کشد ، ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫــﻢ ﻋﻤﺮﺵ ﺗﻠﻒ می شود ؛ ﻫــﻢ ﺍﺣﺴﺎﺳﺶ.....!
-
لال
پنجشنبه 19 شهریور 1394 15:28
گـاهــــی لال مـــی شود آدم حـرف دارد ولـــی کلمه نـدارد …
-
صبح شهریور
سهشنبه 17 شهریور 1394 18:15
بیدار می شوی به خودت صبح بخیر می گویی برای خودت چای می ریزی تکیه می دهی به خودت و فکر می کنی دلت برای چه کسی باید تنگ می شده است؟ و فکر می کنی چرا هیچ کس آنقدر ها که باید خوب نبود که بی او این صبح شهریور از گلویت پایین نرود. "رویا شاه حسین زاده "
-
بیداری
دوشنبه 16 شهریور 1394 20:36
ترسم از این است که یک شب بخواهی به خوابم بیایی و من همچنان به به یادت بیدار نشسته باشم علی صالحی
-
نوازنده
دوشنبه 16 شهریور 1394 20:17
این روزها نوازنده ی خوبی شده ام ....! دلم "شور"میزند چشمانم "تار"...!!!!!
-
مهتابی آفتابی
شنبه 14 شهریور 1394 21:38
از مهتابی خانه من تا آفتابی خانه تو یک دست فاصله ست. دستت را دراز کن تا مهتابی آفتابی شود. شهیار قنبری
-
هیچ چیز دوبار اتفاق نمی افتد
شنبه 14 شهریور 1394 21:37
به آنهایی که عاشق شان نیستم، خیلی مدیونم احساس آسودگی خاطر میکنم وقتی میبینم کس دیگری، به آنها بیشتر نیاز دارد شادم از اینکه خوابشان را پریشان نمیکنم آرامشی که با آنها احساس میکنم آزادی یی که با آنها دارم عشق، نه میتواند بدهد، نه بگیرد ویسواوا شیمبورسکا
-
هیچکس نیستم!
پنجشنبه 12 شهریور 1394 15:24
می بینی چه شب ساکتی است؟ انگار هیچکس در دنیا نیست یا شاید من در دنیای هیچکس نیستم! ایگور استراوینسکی