دیالوگ

کامبیز رستگار

دیالوگ

کامبیز رستگار

عناوین یادداشت‌ها

  • دیوانگی ِ من بس نبود ...؟ یکشنبه 6 دی 1394 20:04
    آمدی ، رد شدی تا برگردی درخت های اَنار ، پرتقال دادند و سایه ها ، سرجایشان ماندند حتی پس از غروب ... چه کار به کار جهان داشتی دیوانگی ِ من بس نبود ...؟
  • من تنها نیستم پنج‌شنبه 3 دی 1394 21:44
    من تنها نیستم با رفیق همیشگیم "تنهائیم" ، در این هوای بارانی خودم چترم خودم ابرم، خودم باران...
  • فقط مال یه آسمون باش سه‌شنبه 1 دی 1394 19:52
    همین که تونستی بالهاتو باز کنی یعنی پروازو یاد گرفتی حالا می تونی به هر آسمونی سرک بکشی اما یه قول بهم بده فقط مال یه آسمون باش پرنده های هرجایی هیچ وقت به خونه شون نمی رسن سیران هیراف
  • اگر عاشقانه می نویسم...! دوشنبه 30 آذر 1394 17:50
    من اگر عاشقانه می نویسم...! عاشقم ولی معشوق کسی نیستم....! فقط می نویسم برای او... تا بداند... در این ژرفای دل کندن ها و عادتها و هوس ها....! کسی جز او در قلب من نیست... چه باشد کنارم و چه نباشدl
  • عاشق شده ای... دوشنبه 30 آذر 1394 17:43
    پرهیز از نگاه کردن به کسی که شوق دیدنش کلافه ات کرده، تردید مبهمی را به یقینی روشن، تبدیل می کند: عاشق شده ای... مصطفی مستور
  • شاه‌توت یکشنبه 29 آذر 1394 20:46
    تا به حال افتادن شاه‌توت را دیده‌ای!؟ که چگونه سرخی‌اش را با خاک قسمت می‌کند؟ [هیچ چیز مثل افتادن درد آور نیست] من کارگرهای زیادی را دیدم از ساختمان که می‌افتادند شاه‌توت می‌شدند «سابیر هاکا»
  • همه چیز خیلی راحت تمام شده بود چهارشنبه 25 آذر 1394 20:38
    همه چیز خیلی راحت تمام شده بود. یک دعوای بیخودی و یک خداحافظی جدی فریبا وفی
  • بی‌آنکه نباشی ... چهارشنبه 25 آذر 1394 20:37
    نمی‌دانم از دلتنگی عاشق‌ترم یا از عاشقی دلتنگ تر! فقط میدانم در آغوش منی بی آنکه باشی و رفته‌ای بی‌آنکه نباشی ... عباس معروفی
  • “دوستت دارم” هایت را به کسی نگو چهارشنبه 25 آذر 1394 20:36
    “دوستت دارم” هایت را به کسی نگو نگه دار برای خودم من جانم را برای شنیدنش کنار گذاشته ام . . .
  • وای از این عمر چهارشنبه 25 آذر 1394 20:35
    هرچه آید به سرم ، باز بگویم گذرد وای از این عمر ،که با میگذرد ، میگذرد
  • " فقط پنج دقیقه دیگر " چهارشنبه 25 آذر 1394 20:33
    من می توانم روزها را بدون صحبت کردن با تو و ماهها را بدون دیدنت طی کنم اما ثانیه ای نمی گذرد که در باره ات فکر نکنم . خیالت مثل چُرت صبحگاهیست مدام با خودم می گویم " فقط پنج دقیقه دیگر "
  • تو فقط سنگ نزن! دوشنبه 23 آذر 1394 21:06
    هر کجا کوچ کنم آشیانم سر این دیوار است من به دیوار تو عادت دارم! من به این سایه دیوار ارادت دارم تو به من سنگ زنی یا نزنی من هستم. تو مرا آب نده تو مرا دانه نده به خدا هیچ نخواهم. تو فقط سنگ نزن! میرنجم...!!!
  • درکجای این شهر شلوغ دوشنبه 23 آذر 1394 20:41
    من عادت کرده ام هر صبح قبل از باز شدن چشم هایم دوستت داشته باشم! و برایم مهم نباشد که تو درکجای این شهر شلوغ به فراموش کردنم مشغول هستی! مینا آقازاده
  • کاملا اتفاقی دوشنبه 23 آذر 1394 20:38
    کجای شهر قدم میزنی؟ میخواهم کاملا اتفاقی از آنجا رد شوم ...
  • چند قدم مانده بود تا ، دوشنبه 23 آذر 1394 20:37
    چ کسی مسئول رسیدگی ب خواب هاست ؟؟؟ فقط .. چند قدم مانده بود تا ، ببوسمش ‌ . .
  • پایداری می‌کنم دوشنبه 23 آذر 1394 20:36
    برف نگران‌ام نمی‌کند حصار یخ رنج‌ام نمی‌دهد زیرا پایداری می‌کنم گاهی با شعر و گاهی با عشق.. که برای گرم شدن وسیله‌ی دیگری نیست جز آن‌که دوستت بدارم . نزار قبانی
  • خیال گرم دوشنبه 23 آذر 1394 20:34
    هوای فاصله سرد است ... من از کلاف دلم برایت خیال گرم میبافم
  • اتفاقی از کنار من رد شدی یکشنبه 22 آذر 1394 21:57
    امروز لباسی که دوست داشتی میپوشم همان عطری که دوست داشتی میزنم و چترم را برمیدارم خدا را چه دیدی شاید امروز باران بارید و تو اتفاقی از کنار من رد شدی فریده خانی
  • نتوان کشید باری... یکشنبه 22 آذر 1394 21:55
    غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد که دگر بدین گرانی نتوان کشید باری... هوشنگ ابتهاج
  • در خیالم بودی...! جمعه 20 آذر 1394 19:59
    پلیس ها تمام جیب هایم را گشتند... کیفم را ماشینم را اما دلیلی برای مستی ام پیدا نکردند... تو در خیالم بودی...!
  • امروز جهان تعطیل است جمعه 20 آذر 1394 19:53
    امروز جهان تعطیل است تو اما فکر می کنی این یک پنجشبنه معمولی است و تمام مردم دنیا با تو هم عقیده اند ! حق با شماست اتفاق مهمی نیفتاده است من برای تو دلتنگم همین .
  • درختم دلشوره دارد دوشنبه 16 آذر 1394 21:18
    چرا آدم مجبور است مدام بین دو یا چند چیز یکی را انتخاب کند؟ چرا ناچار است مدام تصمیم بگیرد و بر سر این تصمیم ها با خودش جدال داشته باشد؟ بخش هایی از وجودش را به نفع بخش های دیگری سر ببرد و قربانی کند و سال ها بعد بفهمد تصمیمش اشتباه بوده ، اثرات تصمیمش مثل ترکش های خمپاره به گوشه های زندگی خودش و بقیه خورده و زندگی...
  • دلی که بی تو گرفته...!؟ دوشنبه 16 آذر 1394 21:05
    کدام را بنویسم ، کدام را بسپارم دلی که از تو گرفته...دلی که بی تو گرفته...!؟ اصغر معاذی
  • زمستان چقدر زود آمده است ...! دوشنبه 16 آذر 1394 21:01
    برای من فصل ها همیشه از چشم های تو شروع می شوند ! امروز که نگاهم می کردی فهمیدم زمستان چقدر زود آمده است ...! مینا آقازاده
  • ترکت میکنم یکشنبه 15 آذر 1394 21:20
    ترکت میکنم هم تو را هم هوای داشتنت را ترکت میکنم اما با دلم مدام بر سر زمانش جدال دارم سوزان بهادری
  • انجمنِ حمایت از بیمارانِ خاص یکشنبه 15 آذر 1394 21:20
    ما همه یک روز به یک شخصِ خاص مبتلا شدیم ولی انجمنِ حمایت از بیمارانِ خاص از ما حمایت نکرد ... سمانه سوادی
  • پاییز از مهر شروع نمی شود یکشنبه 15 آذر 1394 21:19
    تکرار مسواک زدن در همه شبها ، دندانها را سفید میکند و تکرار خاطرات در همه شبها ، موها را . . . ﮔـــﺎﻫﯽ ﻋﻤﺮ ﺗﻠﻒ می شوﺩ ؛ ﺑﻪ ﭘـــﺎﯼ ﯾ ﮏ ﺍﺣﺴﺎﺱ .… ﮔـــﺎﻫﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﻠﻒ می شود ؛ ﺑﻪ ﭘـــﺎﯼ ﻋﻤﺮ ! ﻭ ﭼﻪ ﻋـــﺬﺍﺑﯽ می کشد ، ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫــﻢ ﻋﻤﺮﺵ ﺗﻠﻒ می شود ؛ ﻫــﻢ ﺍﺣﺴﺎﺳﺶ .....!  پاییز از مهر شروع نمی شود ، پاییز از بی مهری ها شروع...
  • به تو نیاز دارم یکشنبه 15 آذر 1394 21:18
    به تو نیاز دارم نه اینکه ارزشمند باشی شبیهِ بادبادک به نخ رها کنی از دست رفته ام آبا عابدین
  • حدیث درد یکشنبه 15 آذر 1394 21:18
    زعشق روی تو من رو به قبله آوردم وگرنه من ز نماز و ز قبله بیزارم مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانی حدیث درد فراق تو با تو بگذارم مولانا
  • ملاقات با خالقم یکشنبه 15 آذر 1394 21:17
    من برای ملاقات با خالقم اماده ام، اما اینکه خالقم برای عذاب دردناک ملاقات با من اماده است چیز دیگریست ! چرچیل