دیالوگ

کامبیز رستگار

دیالوگ

کامبیز رستگار

آوار نخواستنت

ویرانش کردم
در هم کوبیدمش
چونان پلاسکویی در سینه ام
حالا عشق
هر ساعت
هر لحظه
در گوشه و کنار
از زیر آوار نخواستنت
زبانه می کشد..

 مه سیما طایفی

نظرات 1 + ارسال نظر
neda شنبه 21 مرداد 1396 ساعت 09:33

چه دردیست؟!
خب قَدرش را همین حالا بدانید
چند ماهِ دیگر...
چند سالِ دیگر...
میخواهید حسرتِ همین آدمى که کنارتان هست را بخورید!
آدمى که الان برایتان میمیرد شاید سالها بعد حتى اسمتان را هم به یاد نیاورد.
زمان احساسِ آدمها را تغییر میدهد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد