دیالوگ

کامبیز رستگار

دیالوگ

کامبیز رستگار

ای دوست

ای دوست 

این روزها 

با هرکه دوست می‌شوم احساس می‌کنم

آنقدر دوست بوده‌ایم که دیگر 

وقت خیانت است

این روزها 

اینگونه‌ام :

فرهاد واره‌ای که تیشه‌ی خود را

گم کرده است

آغاز انهدام چنین است 

اینگونه بود آغاز انقراض سلسله ی مردان

یاران

وقتی صدای حادثه خوابید

برسنگ گور من بنویسید:

- یک جنگجو که نجنگید

اما ...، شکست خورد



نصرت رحمانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد