تو رو دیدم و از چشمات آبستن شدم
باردار شدم از عشقت ، از خود بی خود شدم
نجوای عشقت در هزار توی ذهنم
لگد میزند بر خاطراتم
پی تو میگردم ، در هیاهوی سکوتم
تو چه کردی با من اجاق کورم
هرزگی شعرهایم را ببخش
گاهی باید دست اتفاقات را گرفت که نیافتد
تو نیستی و من بی آبرو شدم با شعرهایم
دیگه از حوا انتظار سیب ندارم
شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 00:46